فلسفه و تعلیم وتربیت

آموزش وپرورش و دیدگاه فلسفی

فلسفه و تعلیم وتربیت

آموزش وپرورش و دیدگاه فلسفی

نقش معلم در آموزش مبتنی بر کامپیوتر

در مدارس و آموزشگاه ها ، معلم یکی از مهم ترین فاکتورهای موفقیت محسوب می شود. تا جائی که بسیاری از آموزشگاه ها حاضرند مبالغ کلانی بپردازند تا نام یک معلم معروف را در فهرست مدرسانشان داشته باشند، و البته ساختار معلم مدار آموزش سنتی نیز همین را می طلبد. در سیستم آموزشی که بار اصلی آموزش تقریبا بر عهده یک مولفه است ،   

 

 

 

 

 

طبیعی است که هر تغیری در آن مولفه، تغیر در کل کیفیت آموزش را به همراه دارد. باور عمومی این است که با روی آوردن به ابزارهای جدید آموزشی و مشخصا آموزش مبتنی بر کامپیوتر( نرم افزار های آموزشی ، آموزش آنلاین ، . . . ‌) ، نقش مدرس کمرنگ خواهد شد. البته این باوری است کاملا منطقی و پذیرفتنی. اما میزان این کمرنگ شدن مهم است. برخی ( عموما تولید کنندگان آموزش های مبتنی بر کامپیوتر ) می پندارند در تولید یک نرم افزار آموزشی احتیاجی به معلم نیست و مثلا به کمک یک کتاب یا با دانسته های خودشان می توانند یک نرم افزار آموزشی موفق تولید کنند. گروهی نیز بر این باورند که با ورود کامپیوتر و تکنولوژی آموزشی، معلمان کم کم باید از صحنه کنار بروند. نتیجه این می شود که هزاران نرم افزار آموزشی به بازار می آید که از میان آنها به تعداد انگشتان هم نمی توان نرم افزار مفید یافت. اکثر این نرم افزار ها محصول یک تیم جوان است که عموما مقداری برنامه نویسی بلدند و با چند رسانه ای هم آشنائی دارند

ادامه مطلب ...

تاثیر هوش بر بازی

هوش مى‌تواند بر نحوهٔ بازى و نوع آن، انتخاب اسبا‌ب‌بازى و استفاده از آن تأثیر بگذارد. در این‌جا به نحوهٔ برخورد کودکان باهوش و کم‌هوش با بازى و اسباب‌بازى اشاره مى‌شود. کودکان تیزهوش سعى مى‌کنند وسایل و اسباب‌بازى‌هائى را انتخاب کنند که بتوانند با آنها به ابتکار (Intivative) و ابداع (Invention) دست بزنند و قواى ذهنى خود را به‌کار گیرند. کودکان باهوش‌تر مدت کمترى به یک بازى مشغول مى‌شوند؛ زیرا خواهان تنوع هستند و از تنوع لذت مى‌برند. کودکان باهوش در سنین بالاتر به بازى‌هائى که مستلزم فعالیت‌هاى ذهنى و جسمى است مى‌پردازند؛ براى مثال، جمع‌آورى اشیاء موردنظر (کلکسیون) براى آنان جذاب و لذت‌بخش‌تر است.

  

کودکان تیزهوش، به‌دلیل توانائى‌هاى بیشتر، به انجام دادن بازى‌هاى انفرادى تمایل نشان مى‌دهند و معمولاً انرژى بدنى را در حدّ زیادى مصرف نمى‌کنند. به‌نظر مى‌رسد که کودکان عقب‌مانده بیشتر به بازى‌هاى انفرادى مى‌پردازند؛ زیرا کودکان تیزهوش، به‌علت توانائى زیاد، و کودکان کم‌هوش، به سبب توانائى کم، معمولاً به خوبى در گروه پذیرفته نمى‌شوند.

اگر ماشینى اسباب‌بازى در اختیار کودک عقب‌مانده گذاشته شود، ممکن است آن را به اطراف بکوبد یا آن را متلاشى کند، ولى کودک تیزهوش سعى مى‌کند با آن بازى رمزى انجام دهد و حتى ممکن است به بررسى کنجکاوانهٔ ماشین اسباب‌بازى بپردازد و آن را باز کند تا از محتویات آن آگاهى یابد.